به تاریخ 59/10/19 شمسی ،ساعت 10:10 شب ،چند سطری وصیتنامه می نویسم .هرشب ستاره یی را به زمین می کشند و باز این آسمان غمزده غرق ستاره است. مادر جان می دانی تو را بسیار دوست دارم و می دانی که فرزندت چقدر عاشق شهادت و عشق به شهیدان داشت .مادر ، جهل حاکم بر یک جامعه ،انسان ها را به تباهی می کشاند و حکومت های طاغوت مکمل های این جهلند و شاید قرن ها طول بکشد که انسانی از سلاله ی پاکان زاییده شود و بتواند رهبری یک جامعه ی سر درگم و سر در لاک خود فرو برده را در دست بگیرد . امام (ره) تبلور ادامه دهندگان راه امامت و شهامت و شهادت است . مادرجان ، به خاطر داری که من برای یک اطلاعیه امام ،حاضر بودم بمیرم ؟ کلام او الهام بخش روح پرفتوح اسلام در سینه و وجود من بوده و هست . اگر من افتخار شهادت داشتم ، از امام بخواهید برایم دعا کند تا شاید خدا من رو سیاه را در درگاه با عظمتش به عنوان یک شهید بپذیرد . مادر جان من متنفر بودم و هستم از انسان های سازشکار و بی تفاوت و متأسفانه جوانانی که شناخت کافی از اسلام ندارند و نمی دانند برای چه زندگی می کنند و چه هدفی دارند و اصلاً چه می گویند ،بسیارند . ای کاش به خود می آمدند. از طرف من به جوانان بگویید چشم شهیدان وتبلورخون شان به شما دوخته شده است . بپاخیزید واسلام و خود را دریابید .نظیر انقلاب اسلامی ما در هیچ کجا پیدا نمی شود . نه شرقی ، نه غربی ؛ جمهوری اسلامی ... ای کاش ملت های تحت فشار مثلت زور وزر و تزویر به خود می آمدند و آنها نیز پوزه ی استکبار را برخاک می مالیدند. مادرجان ، جامعه ی ما انقلاب کرده و چندین سال طول می کشد تا بتواند کم کم صفات و اخلاق طاغوت را از مغز انسان ها بیرون ببرد،ولی روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند ، زیرا نه آن را می شناختند و نه بار زحمت و رنجی را متحمل شده اند و از هر کدام به این نونهال آزاده ضربه زدند .ولی خداوند ،مقتدر است ، اگر هدایت نشدند مسلماً مجازات خواهند شد . پدر و مادر ؛ من زندگی را دوست دارم ، ولی نه آن قدر که آلوده اش شوم و خویشتن را گم و فراموش کنم .علی وار زیستن و علی وار شهید شدن ، حسین وار زیستن و حسین وار شهید شدن را دوست دارم . شهادت در قاموس اسلام کاری ترین ضربات را بر پیکر ظلم ،جور ،شرک و الحاد می زند و خواهد زد. ببین ما به چه روزی افتاده ایم و استعمار چقدر جامعه ی ما را به لجنزار کشیده است ،ولی چاره یی نیست ، اینها سد راه انقلاب اسلامیند ؛ پس سد راه اسلام باید برداشته شود تا راه تکامل طی شود. مادرجان به خدا قسم اگر به خاطر من گریه کنی ،اصلاً از تو راضی نخواهم بود. زینب وار زندگی کن و مرا نیز به خدا بسپار...
(اللهم ارزقنی توفیق الشهاده فی سبیلک)