۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

فرازی از وصیت نامه سردار شهید حاج اسماعیل اسکندری

شهید اسماعیل اسکندری - نفر سمت چپ

ای جوانان نکند در رختخواب و با ذلت بمیرید که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد.

ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد.

ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که آیت الله مدنی، دستغیب، صدوقی، اشرفی اصفهانی در محراب شهید شدند، همانند مطهری‌ها، مفتح‌ها، دیلمی، ربانی، قاسم زاده و دهقان‌ها باشید.

ای پدران و مادران مبادا از رفتن فرزندان‌تان به جبهه جلوگیری کنید که فردا در محضر خدا نمی‌توانید جواب حضرت زینب(س) را بدهید. مانند مادر وهب جوانان‌تان را به جبهه بفرستید و حتی جسد او را تحویل نگیرید زیرا مادر وهب فرمود سری را که در راه خدا داده‌ام پس نمی‌گیرم.

آنکس که تو را شناخت جان را چه کند        فرزند و عیال و خانمان را چه کند

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی               دیوانه تو هر دو جهان را چه کند

۲۹ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰

وصیت نامه شهید عبدالله میثمی

نفر دوم از سمت راست


«اعوذ بالله من الشیطان الرجیم»

«بسم الله الرحمن الرحیم»

الحمدلله رب العالمین و الصلوه والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین.

و اما بعد از حمد خدای تبارک و تعالی و درود به پیغمبر و اهل بیتشان علیهم السلام خداوند توفیق عنایت فرمود که در شب شانزدهم اسفندماه سال هزارو چهارصد و شصت شمسی مطابق با جمادی الاول در ایام وفات فاطمه زهرا سلام الله علیها وصیتنامه ای بنویسم. و خدایا تو گواهی در این لحظه که در خدمت مقام وحدانیت، این کلمات را می نویسم بسی شرمنده و شرمسارم، چرا که بندگان تو را می بینم که در جبهه های حق بر علیه باطل می جنگند و در سنگرهای خود وصیتنامه های شهید وارانه می نویسند. خدایا دلم می سوزد که چرا به زمین چسبیدم. خدایا اگر من بیچاره در این لحظه بمیرم فردا در مقابل این جوانانی که از لذت و عیش و نوش دنیا بریدند و رو به تو آوردند سرافکنده خواهم بود.

اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له و اشهدان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و ان علیا امیرالمؤمنین و حسن بن علی المجتبی و حسین بن علی السیدالشهدا و علی بن الحسین زین العابدین و محمدبن علی باقر علم النبین و جعفربن محمد الصادق و موسی بن جعفر الکاظم و علی بن موسی الرضا و محمدبن علی التقی و علی بن محمدالنقی والحسن بن علی العسگری و حجه بن الحسن المهدی صلواتک علیهم اجمعین ائمتی و سادتی بهم اتولی و من اعدائهم اتبری و ان ما جاز به النبی حق و ان الله بعث من فی القبور.

ای پدر بزرگوار و مادر مهربانم و ای خواهران و برادران و ای همه کسانی که با شما در دنیا مانوس بودم از شما عاجزانه می خواهم که پیوسته از برایم طلب مغفرت کنید چرا که با رویی سیاه از دنیا می روم. شما نمی دانید خدا چقدر لطف کرده گناهان مرا از شما پوشانده.

آنچه در دوران زندگیم بیش از همه چیز مرا رنج داد و باعث خون دل خوردن من شد، اخلاص نداشتنم بود و الان نمی دانم در مقابل خدای بزرگ چه عملی را همراه خود ببرم.

دومین مسئله ای که مرا در زندگی عقب انداخت که موفق نشوم از فیض های بزرگتری بهره مندتر گردم، بی نظمی و بز صفتی من بود که جسته گریخته کار می کردم و به هر کشتزاری دهانی می زدم. این است که دستم از حسنات تهی است. و سومین چیزی که گوشت بدنم را آب کرد و در دنیا مرا سوزاند تا قیامت چه بر سرم آورند غیبت بخصوص غیبت علما بود. خدا کند که با دعای شما پروردگار همه کسانی را که برگردن ماحق دارند از دست ما راضی گرداند...

(پدر) فراموش نمی کنم وقتی که آمدید پشت میله های زندان قصر و گفتید خدایا من از این فرزند راضی هستم تو هم راضی باش و من چقدر آسوده شدم...

ای مادرم، شما آن مادری هستید که در اولین برخورد هنگام ملاقات در زندان حماسه ای همچون حضرت زینب آفریدید. همانجا که گفتید فرزندم ناراحت نباش تو سرباز امام زمان هستی درسهایت را بخوان و مرا از آن گرداب هولناک به ساحل اطمینان خاطر آوردید. و اگر این فرزند کوچک شما فاتحانه و پیروزمندانه با چهره سفید از دنیا رفت بدانید همان دعای شماست که در اولین سال عروسی خود جهت فرزندی صالح کردید مستجاب گشته و خدا این فرزند صالح را از شما پذیرفته است.

ای خواهرانم طاهره خانم و اکرم خانم، شما از یادتان نرود که شما از پستانی پاک شیر خورده اید و باید با پستانی پاک به فرزندانتان شیر بدهید. فرزندانتان را با حب اهل بیت بار بیاورید. آنها را آشنا با ولایت فقیه کنید مگر نمی دانید که پیغمبر خدا ما را به دست اهل بیتش سپرد و امام زمان ما را به دست فقها سپردند مبادا در راهی به جز راه مرجع تقلید قدمی بردارید که در این صورت در مقابل خدای تبارک و تعالی هیچ حجتی ندارید.

برادران عزیزم. ای رحمت خدا و ای امین خدا و ای عطا خدا شما سربازی امام زمان را فراموش نکنید. برادرتان که لیاقت نداشت اما امیدوارم شما جزو انصار و یاران امام زمان باشید. بکوشید با تقوای الهی تا از منبع اهل بیت بهره مند شوید. نکند خدای ناکرده در دسته بندیها و جبهه بندی های مذهبی بیفتید که معنویت روحانیت از شما گرفته می شود. که ناگهان می بینید از روحانیت به جز لباسش برایتان نمانده است. به این طرف و آن طرف ننگرید. فقط نگاه کنید به نائب امام زمانتان تا فریب نخورید. در گرداب غیبت ها و تهمت ها نیفتید. خدا گواه است که این بدگویی ها ایمان را می خورد و انسان را از روحانیت اخراج می کند. لذت مناجات با خدا را از بین می برد و شما به بچه های خواهرانتان بیشتر سر بزنید مخصوصا فرزندان طاهره خانم که سید هستند باید جزء رهروان راه حسینی باشند. من از همه رفقایم التماس دعا دارم. فقط دو نفر از دوستانم را بگوئید به سر قبرم بیشتر بیایند یکی آقا مصطفی ردانی پور و یکی هم سیدمرتضی صاحب فصول و از جانب من بر سر قبر سیداحمد حجازی بروید و شب های جمعه قبر مرحوم مجلسی را فراموش نکنید. زیارت قبر آقای مطهری علم و حکمت و زیارت قبر آقای مدنی تقوی و زهد و زیارت قبر آقای بهشتی سوز و گداز به انسان می دهد. زیارت این قبور را فراموش نکنید. و با اجازه پدر بزرگوارم اخوی رحمت اله را به عنوان قیم انتخاب کردم باشد که بدهی های مرا بدهد...

خدایا ما را جزو یاران امام زمان محسوب بدار. خدایا رهبر کبیر انقلاب امام خمینی را در پناه خودت از همه بلاها مصون و محفوظ بدار. خدایا رزمندگان ما را در جبهه های حق بر علیه باطل بر دشمنانشان فاتح و پیروز بگردان. خدایا ما را به شهدا ملحق بگردان. پروردگارا عاقبت امر ما را ختم به خیر بگردان. خدایا پدر و مادر را از دست ما راضی و خشنود بگردان. پروردگارا مهر و محبت اهل بیت را از ما و فرزندان ما مگیر.

افسوس که عمری پی اغیار دویدیم

از یار بریدیم و به مقصد نرسیدیم

سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم

جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم...

۲۶ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۵۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

وصیتی که روی کمد نصب شده بود.

مدافع حرم ، شهید محمود رضا بیضائی

همه جا را سپردم دنبال وصیت‌نامه‌اش گشتند. حتی توی وسایلش که در سوریه بود؛ اما وصیت‌نامه‌ای در کار نیست انگار. تنها چیز مکتوبی که از او موجود است، همان نامه‌ای است که برای همسر خود نوشته بود. از همسرش در مورد وصیت‌نامه سؤال کردم گفت: یک‌بار در خانه صحبت وصیت‌نامه شد، به پوستر «حاج همت» روی کمدش اشاره کرد و گفت: «وصیت من این است». این پوستر تصویری است از حاج همت که میکروفونی در دست دارد و دست دیگرش بالا آمده و دارد صحبت می‌کند. روی این پوستر که هنوز هم آنجاست، نوشته: «با خدای خود پیمان بسته‌ام تا آخرین قطره خونم، در راه حفظ و حراست از این انقلاب الهی یک آن آرام و قرار نگیرم.» این جمله نصب‌العینش بود و به آن عینیّت هم بخشید و تا لحظه شهادت، در راه حفظ و حراست از انقلاب اسلامی یک آن آرامش نداشت.

 

 

۲۲ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

وصیت نامه شهید علی تجلایی.

نفر سمت راست در تصویر

ای امام ، ای رهبر امت ، و ای پدر روحانی که با بیان خود نفوس طاغوتی ما را تزکیه نمودی ، بدان ، تا آخرین قطره خونی که در بدن دارم و تا آخرین دم حیاتم ، مقلد و مأموم تو هستم.

به خدا سوگند، یک لحظه از این عهد و پیمانی که با تو بسته ام ، نظرم برنخواهد گشت و آخرین قطره خونی که از بدنم بیرون ریزد ، نقش « خمینی رهبر » خواهد بست.

زیرا که من این وفاداری را از مکتب کربلا, از پرچمدار اباعبدالله (ع) آموخته ام و عینیت این وفاداری را از سیدمان و مولایم شهید آیت الله بهشتی آموخته ام.

پدر و مادر عزیزم که غم و اندوه شهادت برادرم مهدی از دل شما بیرون نرفته ، مبادا از شهادت من و برادرم متأثر شوید و هر چه گریه می کنید ، گریه بر مصیبتهـای سرور شهیـدان و اهل بیت او بکنید.

خوشحال باشید که در سایه برنامه های تربیتی اسلام ، توانستید فرزندانی را در خط ولایت و امامت بپرورانید ... نه تنها برای مهدی و من و دیگر شهیدان گریه نکنید ، بلکه گور و مزار ما را هم جستجو مکنید . به این بیاندیشید که ما برای چه شهید شدیم و چه راهی را برای رسیدن به مقصود و معبود خود برگزیدیم ... . دعا کنید که خداوند متعال از گناهانم درگذرد.

همسرم ! می دانم پس از من بایستی مشکلات زیادی را در تربیت و بزرگ کردن فرزندان بدون پدر متحمل گردی بشارت بزرگی است برای شما که خداوند رحمان - اگر توفیق شهادت نصیب این بنده گناهکار بنماید - آنچنان که وعده فرموده ، سرپرست اصلی شما خواهد بود که این نعمت و رحمت ، شامل کمتر خانواده ای می شود. شکرانه این نعمت ، صبر و استقامت در برابر مشکلات و عبودیت کامل به درگاه خداوند متعال می باشد . به جامعه نشان بده که چگونه می توان در عمل ، پیرو حضرت فاطمه زهرا (س) و دخترش زینب (س) بود و هم مادری خوب بود و هم پیام رسانی آتشین که پیامش تاریخ بشریت را تکان دهد.

دخترم می دانم که حالا کوچکی و مرا به یاد نمی آوری ولیکن دخترم ، وقتی که بزرگ شوی حتماً جویای حال پدرت و علت شهادت پدرت خواهی بود . بدان که پدرت یک پاسدار بود و تو نیز باید پاسدار خون پدرت باشی.

دخترم ! می دانم یتیمانه زندگی کردن و بزرگ شدن در جامعه مشکل است ولیکن بدان که حسین و حسن و زینب یتیم بودند . حتی پیامبر اسلام نیز یتیم بزرگ شد . دخترم ! هر وقت دلت گرفت ، زیارت عاشورا را بخوان و مصیبتهای سرور شهیدان تاریخ ، حسین (ع) را بنگر و اندیشه کن ... . امیدوارم که در آینده وارث شایسته ای برای پدرت باشی . پروردگارا مرا و فرزندانم را برپادارنده نماز قرار ده و دعایم را بپذیر.

برادران پاسدار امیدوارم با بزرگواری خودتان این بنده ذلیل خدا را عفو وحلال کنید. سفارشـی چنـد از مولایمـان علـی (ع) بـرای شمـا دارم ، باشـد کـه راهنمـای شمـا باشـد در امـر پاسداریتـان.

در همه حال پرهیزگار باشید و خدا را ناظر بر اعمال خود بدانید

یاور ستمدیدگان و مستمندان جامعه و یاور تمامی مستضعفین باشید . مبادا یتیمان و فرزندان شهدا را فراموش کنید.

در راه تحقق اهداف این انقلاب آزادی بخش ، از جان و مال خود دریغ نکنید

سلسله مراتب و اطاعت از مسئولان را با توجه به اصل ولایت رعایت کنید

در هر زمان و هر مکان ، با دست و زبان و عمل ، امر به معروف و نهی از منکر کنید

برادران مسئـول اگر به طـور مستمـر در جهت پیشبـرد اهداف انقلاب ، شبـانه روز فعالیت می کنید ، عدالت در کارهایتان و تصمیم گیریهایتان به عنوان یک مرز ایمان داشته باشید.

اگر این مرز شکسته شـود و پای انسان به آن طرف مرز برسد ، دیگر حـد و قانونـی را برای خـود نمی شناسد. عدالت را فدای مصلحت نکنید.

پرحوصله باشید و در برآوردن حاجات و نیازهای زیردستان بکوشید . در قلب خود ، مهربانی و لطف به مردم را بیدار کنید . طوری رفتار نکنید که از شما کراهت داشته باشند.

موفقیت شما را در جهاد درونی و جهاد آزادیبخش از خداوند متعال خواهانم . رفتن به جبهه ها و دفاع از کیان اسلام و قرآن برای مردان خدا تکلیف و امتحان بزرگی محسوب می شود.

زیرا جبهه آزمایشگاه مردان خداست ... برای این آزمایش ، بایستی از تمام وابستگی مادی و غیر خدا گسست و عاشقانه به سوی خدا شتافت.

از بدو انقلاب ، رسیدن به لقاءالله و ریخته شدن خونم در پای درخت اسلام برایم اصل بوده و هست . جبهه آسان ترین و نزدیک ترین صراط برای رسیدن به این اهداف است . همه وقتی فهمیده اند که می خواهم به عنوان تک تیرانداز در عملیات شرکت کنم ، مرا نصیحت می کنند و مشکلات زندگی و فرزندانم را به من گوشزد می کنند و سعی می کنند ، تجربه ام و مسئولیتم را برایم بزرگ جلوه بدهند و القا کنند که برای سپاه و انقلاب و جنگ لازم تر هستم . ولی ، همه باید بدانند که حرف من چیز دیگری و هدفم ، هدف والایی است.

زیرا توفیق شرکت در مدرسه عشق و بسیج با ارزش و نتیجه بخش خواهد بود ، زیرا ارزشهایی که از شرکت در جنگ ، به دور از مسئولیت های دنیوی برای یک فرد رزمنده ساده نصیب می شود ، خارج از بحث و فکر و عقل بشر خاکی است و بدانید که جبهه برای مردان خدا خیلی زیباست ، زیرا هر چه در آن بینی ، نور خداست و صحبت شهادت و ایثار.

حرف ، حرف شهادت . و آنچه بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم که با تمام وجودشان برای انجام تکلیف الهی ، در رفتن به خط مقدم ، سعی می کنند بر یکدیگر پیشی گیرند . حال ، قضاوت کنید که انسان چگونه می تواند مصاحبت و برادری چنین انسانهایی را نادیده بگیرد ؟

و اما نهایت سخنم ، طلب رحمت از خداوند متعال برای شما ، خانواده ام ، همسرم و پدر و مادرم است و درخواست حلالی این بنده گناهکار از تمام رزمندگان ، به خصوص برادران لشکر عاشورا و سپاه منطقه پنج و قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) می خواهم که مرا حلال کنند ، زیرا دیگر برایم قلباً الهام شده که این بار -

اگر خداوند رحمان و رحیم بخواهد - به فیض شهادت نائل خواهم آمد . لذا دیگر منتظر من نباشید چون من به دیدار معشوق خود و دیدار سرور آزادگان اباعبدالله (ع) و شهدای کربلا حسینی ایران شتافته ام

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

علی تجلایی

 

 

۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۵۹ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰

وصیت نامه شهید احمد کشوری


خدایا شیطان را از ما دور کن

«بسم الله الرحمن الرحیم»

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

پایان زندگی هر کسی به مرگ اوست

جز مرد حق که مرگش آغاز دفتر اوست.

هر روز ستاره ای را از این آسمان به پایین می کشند امّا باز این آسمان پر از ستاره است. این بار نیز در پی امر امام، دریایی خروشان از داوطلبین به طرف جبهه های حق علیه باطل روان شد و من قطره ای از این دریایم و نیز می دانید که این اقیانوس بی پایان است و هر بار بر او افزوده می شود. راه شهیدان را ادامه دهید. که آنها نظاره گر شمایند مواظب ستون پنجم باشید که در داخل شما هستند.

بی تفاوتی را از خود دور کنید، در مقابل حرف های منحرف بی تفاوت نباشید.

مردم کوفه نشوید و امام را تنها نگذارید. در راهپیمایی ها بیشتر از پیش شرکت کنید. در دعاهای کمیل شرکت کنید. فرزندانتان را آگاه کنید. و تشویق به فعالیت در راه الله کنید.

و وصیت به پدر و مادرم:

پدر و مادرم! همچنان که تا الآن صبر کرده اید از خدا می خواهم صبر بیشتری به شما عطا کند. فعالیتتان را در راه خدا بیشتر کنید. در عزایم ننشینید،‌ نمی گویم گریه نکنید ولی اگر خواستید گریه کنید به یاد امام حسین (ع) و کربلا و پدر و مادرانی که پنج فرزندشان شهید شده گریه کنید، که اگر گریه های امام حسینی و تاسوعا و عاشورایی نبود،‌ اکنون یادی از اسلام نبود. پشت جبهه را برای منافقین و ضد انقلاب خالی نگذارید،‌ در مراسم  عزاداری بیشتر شرکت کنید که این مراسم شما را به یاد شهیدان می اندازد و این یاد شهیدان است که مردم را منقلب می کند.

امام را تنها نگذارید.

فراموش نکنید که شهیدان نظاره گر کارهای شمایند.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم.

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

والسلام

 قطراه ای از دریای خروشان حزب ا...

محمد کشوری

۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۰۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰